پروردگارا
به من بیاموز:
که دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند
عشق بورزم به کسانی که عاشقم هستند
بگوییم برای کسانی که هرگز غمم را نخوردند
محبت کنم به کسانی که محبتی در حقم نکردند
زندگی کوتاهتر از آن است که به خصومت بگذرد
و قلب ها گرامی تر از آنند که بشکنند
آن چه در زندگی به دست می آید با خنده نمی ماند
آنچه از دست برود با گریه جبران نمیشود
فردا باز خورشید طلوع خواهد کرد
حتی اگر ما نباشیم.
من از آن سوی حسرتهای بارانخورده میآیم اشارتهای پاییزانهای دارد سراپایم چرا تنهاییام را با کسی قسمت کنم امشب؟ که در هر خلوتی آیینه شد محو تماشایم کسی دیگر برای عشق آوازی نمیخواندپراز تنهایی محض است شبهای غزلهایم به جز باران به جز دریاکسی دیگر نمیداند