بعضی وقتها به نظر میرسد که گیر افتادهاید، این به این خاطر است که شما:
به تفکر به موضوعات فعلی بیشتر و بیشتر اهمیت میدهید و به همین خاطر انتظار میرود که همان نتایج را بگیرید باز هم بیشتر و بیشتر!
چون:
اکثر مردم بیشترین افکارشان را به عکسالعمل نشان دادن به چیزهایی که مشاهده میکنند اختصاص میدهند؛ ببینید
اگر شما فقط به آن چیزی که هست نگاه کنید پس فقط دارید به آن چیزی که هست فکر میکنید و هنگامی که دارید به آن چیزی که هست فکر میکنید قانون جاذبه هرچه بیشتر از همان چیز را به شما میدهد و بعد اگر شما فقط به آن چیزی که هست نگاه میکنید پس فقط دارید به آن چیزی که هست فکر میکنید و قانون جاذبه باز هم بیشتر و بیشتر از همان چیز را به شما میدهد و به صورت مداوم تکرار میشود.
راه حل؟
باید راهی را پیدا کنید که به آن چیزی که هست از یک دیدگاه متفاوت نزدیک شوید. (فکرتان را نسبت آن چیز تغییر دهید).
سلام
اصلا یادم نیست ازتون چی پرسیدم
اما بازم ممنون که قانون جاذبه رو یادآور شدید
من فکرمیکنم خود این قانونم اصول داره و باید یاد داده بشه بصورت درست.
مثال زدن بهترین راهه. شما با مثال بگو که چطوری دید متفاوت به موضوع بیکاری با مدرک بالا داشته باشیم؟ یا معضل وابسته به بیکاری؟
سلام ممنون از حضورتون
باشه حتما با مثال توضیح میدم
توضیح ندادی چرا؟منتظرم
با سلام خدمت شما دوست عزیز
یه کم گرفتاری کاری دارم یه پست جدید میخوام بزارم که جواب سوالتون و شاید سوال های مشابهی که ممکن است پیش بیاید را در خود دارد.امیدوارم برایتان مفید واقع شود. البته بعدا فایل صوتی کامل مطلب مورد نطر را جهت دانلود در وب قرار میدم.