دختري از جنس بلور
آدم ها مثل عکس ها می مونند : زیاد بزرگشون کنی ، کیفیتشون میاد پایین !
دنبال مخاطب خاص نباشيد مخاطب نوشته هايم احساس عاشقانه خودم است Düşmanlarınız hayranınız oluncaya kadar güçlü kalın قوی بمون تا دشمنات بشن طرفدارت سبزینه اي کـه در دل می پرورانی روزی درختی تنومند خواهد شد هستی ات سبز و فرداهایت سپید و روشن باد برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک دلم محتاج فریاد شده است...... انقدر بلند که گوش جهان کر شود ..... که همه صدایم را بشنوند .... یا حداقل خودم خالی شوم از این همه بغض ... دلم یک کنج میخواهد ... یک کنج تاریک .... تا کسی فریادم را که اینبار بر گونه هایم جاری شده است ، نبیند ... دلم کمی آرامش میخواهد... کمی خلوت ..... کمی محبت .... و یک عالمه حضور خدا ... حال دلم در کلمات نمیگنجد ... دلم بد جور گرفته خدایا چرا آنقدر دنیا نامرده ...... عاشقم آسمان را مرخص میکنم, دیگر به هوا هم نیازی ندارم , تو خودت را مثل آسمان , مثل هوا , مثل نور پهن کرده ای روی همه لحظه هایم , بعدازتو هیچ دلی دلم را نمی لرزاند .. دلت قرص چند سال دیگر دلت میلرزد برای منی که دیگر تو را در گوشه ترین جای قلبم هر شب میبوسم تا کنار بگذارمت دلت تنگ میشود برای منی که حرفهایت را از لبهایت نه از چشمهایت می خواندم دلت تنگ میشود برای لعنتی ترین دختری که دیوانه وار قلمش را به رقص موهای تو وا میداشت به خداوندی خدا سوگند دلت برای همه ی دیوانه بازی هایم تنگ میشود برای صدایم برای آغوشم برای نگاهم حتی برای گریه هایم قسم قسم به همه ی سیب هایی که در خیالم برایم چیدی دلت تنگ میشود آن روز رو به روی آیینه بایست و ایستاده برای غرورت کف بزن رفته و چقدر زود از یاد برده که نگاهی بی صبرانه منتظر نگاه های اوست که چقدر آغوشی تشنه ی بغل های اوست و این قلب دیوانه ی من باید رنج بکشد و صبوری کند. تا از یاد ببرد صاحبش را. تا عشقی که سراسر وجودش را به لرزه می انداخت را فراموش کند. ولنتاین_مبارک_عزیزم دلم مثل همیشه تنگه باباجون تو سرما بخوری ، من هم می خورم ! رنج را جانگدازتر بینی سوی مغرب چو رو کند خورشید سایه ها را درازتر بینی . . . (رهی معیری) آن هنگام که به دیدنم می آیی من قصه تو را تا ابد آن گونه شروع می کنم : یکی بود هنوزم هست خدایا همیشه باشد 😍😙🌹🌻🌼🌸😍😘 هوا سرد است هوا سرد است اما من تمام دستههای نرگس دیماه را در راه میچینم بیا..
هرچند راهی پرنشیب. آنگاه که تورا زیر گستره بالهایش پناه میدهد، تمکین کن! هرچند تیغ پنهانش جانکاه. آنگاه که باتو سخن آغاز کند، بدو ایمان آور! حتی اگر آوای او رؤیای شیرینت را درهمکوبد، مانند باد شرطه که بوستانی را.»
برچسبها: دلنوشته, عشق
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
.
اهل همین کوچهی بنبست کـناری
که تو از پنجرهاش پای به قلب من ِ دیوانه نهادی
تو کجا؟ کوچه کجا؟ پنجرهی باز کجا؟
من کجا؟ عشق کجا؟ طاقتِ آغاز کجا؟
تو به لبخند و نگاهی
منِ دلداده به آهی
بنشستیم
تو در قلب و
منِ خسته به چاهی
گُنه از کیست؟
از آن پنجرهی باز؟
از آن لحظهی آغاز؟
از آن چشم ِ گنه کار؟
از آن لحظهی دیدار؟
کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت،
همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب
تو را تنگ در آغوش بگیرم
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
با آفتاب روی تو
آغاز می کنم ...!
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
یا گشت و گذار تویِ پاساژهایِ لوکس و شام خوردن توی رستوران هایِ سوپرلوکس ... !
حتما که نباید تویِ استخرهایِ مدرن و جِتِ شخصی یا ماشین هایِ آنچنانی باشد ... !
یعنی هنوز نفهمیده اید ؛
که خوشبختی ، هیچ ربطی به ثروت ندارد ... !؟
ببینم ؛
شده در یک تابستان ، با "آبدوغ خیار" ، یک سر تا بهشتِ خدا رفته باشید ؟!
کدامتان تا به حال زیرِ دوشِ آب گرم ، با بیخیالیِ تمام ، سیب ، گاز زده اید ؟!
یا مثلا اُملت را با نانِ آب کشیده نوشِ جان کرده اید ؟!
شده اصلاً که با یک آهنگِ خارجیِ ملایم ، چشمانتان را ببندید و برای خودتان کلی خیالبافی هایِ دِنج و عاشقانه کنید ؟!
شده بدونِ چتر زیرِ باران قدم بزنید ؟!
یا تنهایی بروید کافه و کلی هم خودتان را سرِ میز تحویل بگیرید و حالتان با خودتان خوب باشد ؟!
یک فنجان چایِ دبشِ عصرانه پایِ پنجره چی ؟! خورده اید ؟!
خواستم بگویم ، آدم هایِ مثبت ، هرجا که باشند و با هر شرایط و هر دلخوشیِ بزرگ یا کوچکی ، حالِ لحظه هایشان خوب است .**
خودتان را گول نزنید ؛
زندگیِ مدرن و لاکچری بهانه است .**
خیلی ها ، حسرتِ همین شادی هایِ نقلی و ساده را دارند.**
به چه مشغول کنم دیده و دل را که هنوز
دل تو را میخواهد
دیده دارد میجوید
باز رسید روز رفتنت
سالگرد بهترین بابای دنیا
"مهرت "
همچون سرنوشت به آینده من گره خورده...!
سرنوشت آدم را
مگر می شود از آینده اش جدا کرد؟!
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
دلـــنـــوشــتـه یـــــک پــــســــــر بــا تـجــربـــه : { طولانیه اما ارزش خوندن داره }
حالا می فهمم چرا میگن قبل از ازدواج نباید با کسی بود...
حالا می فهمم چرا مردا از یه سن که بگذره دیگه به این راحتیا نمیتونن ازدواج کنن...
حالا می فهمم عشق و دوست داشتن باید به وجود بیاد بعد از ازدواج و سنتی باید ازدواج کرد !
پشت همه این جمله ها چندین سال خاطره خوابیده ، یه عالمه شادی و خنده و لذت و غم...
ما دیگه فکرامون مسموم شده ، انتخابامون بیمار شده ، خودمون نیستیم ...
یه روزی عاشق شدیم و بهش نرسیدیم یا زد تو ذوقمون...
از اون روز به بعد خی چرخیدیم و چرخیدیم تو آدما بعضیامون انتقام اونو از بقیه گرفتیم ،
کلی دل شکوندیم.... کلی عمرمون گذشت...
شاید کلی خاطره ساختیم بازم ، اما آخرش هیچکسی اون آدم اولی نشد و هیچوقت اون حس برنگشت...
واسه همین هی مقایسه کردیم همه چیز طرفمونو با عشقمون و حسرت خوردیم... !
امیدوار نشیم اون مادری که وقتی بچشو بغل کرد ، یکم اشکش از ذوق بود ، یکم از اینکه این بچه میتونست بچه عشقش باشه...
اگه مال اون بود ، الان چه شکلی میشد ! کاش الان اون پیشم بود...
کاش نشیم اون پدری که مشکل جنسی نداشت ، اما انقدر عشقش میومد جلو چشمش که یا دوری میکرد یا موقع رابطه حواسش همه جا بود بجز همــدمش !
نسل بعد از من !
همه تصمیمایی که الان میگیری تو آیندت گریبانتو میگیره ...
هر دلی که از غرور بشکنی ، اینکه فکر کنی همیشه واسم هست بزار من حالمو بکنم...
هر رابطه ای که برقرار میکنی ، یه جایی داره از عشقت به اون آدمی که واقعا باید بهش عشق میورزیدی کم می کنه ...
نسل بعد از من !
شمایی که اینقدر زود از ما دارین همه چی رو بی پروا تجربه می کنین و فکر می کنین کار درستو انجام میدین ، اگه من الان برمیگشتم به 15 سالگیم ، با هیچکس رابطه جدی برقرار نمیکردم تا اون آدم رو پیدا میکردم و اونو نگه میداشتمش تا روز آخری که نفس میکشیدم همه عشقمو به اون میدادمو بـــس !
بچه ها خاطره سازی نکنید یه روز همه خاطراتتون رو آه میکشین...
هیچ چیز بدتر از این نیست که بدونی اونی که فقط مال خودت بود و میخواستی واسه همیشه مال خودت باشه ، الان نصیب کسی دیگه شده یا تو همین روزا میشه و تو هیچ کاری نمیتونی بکنی...
بعضی وقتا به خودم میگم دلو میزنم به دریا و به یه نفر دل میدم به امید معجزه ، که همه چیزای بد گذشته ات فراموش بشه ، اما آخرش به این میرسی که هیچ افسونگری نمیتونه اون حسای پاک عشقای اول و عشقای بچگیت رو بهت برگردونه...
من تو زندگیم اشتباه زیاد کردم اما بزرگترین اشتباهو وقتی مرتکب میشی که فک میکنی این حسای قشنگ و بی آلایش که الان باهاش داری ، بازم با کسای دیگه واست اتفاق می افته... ! آدما بازم میان تو زندگیتو میرن اما نه اون آدما اون آدم میشن ، نه این حس اون حسای قشنگ...
اگه کسی داشت بهتون وابسته میشد و عاشقتون میشد و تو اون حس رو بهش نداشتی و میدونستی هم پیدا نمیکنی ، باهاش بازی نکن ؛ به خاطر لذتت قــاتــل نشو !
آره قاتل فقط به کشتن آدما نیست ، وقتی کسی رو مجنون خودت میکنی و تنهاش میذاری این آدم دیگه زنده نیست ؛؛ یعنی زندس اما زندگی نمیکنه ، فقط نفس میکشه
خلاصه که آدمایی مثه من 2 راه بیشتر ندارن !!! یا به امید معجزه زندگی میکنن و پیش برن تو سراب خودشون یا هم با کسی که واقعا دوستشون داره باشن و فقط سعی کنن درکش کنن و کم اذیتش کنن که اونم چیزی جز عذاب وجدان براشون نداره...
اما خوش به حال اونایی که نه احساس دارن و نه به این چیزا فکر میکنن ، این احساس طلسم عذاب آوری که خدا تو وجود ما آدما گذاشته تا هرجا راهو اشتباه رفتی ، یادت بندازه مسیرو درست انتخاب کنی ، وگرنه تا آخر عمرت تو بن بست پــوچــی گیر میکنی ... !
{ چون از این نوشته خوشم اومد گذاشتم ،ا
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
برای دو نفر که همدیگر را دوست دارند
این یک اتفاقِ منطقی ست
نه به ویروس ها ربط دارد
نه هیچ چیزِ دیگر...
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
شوق باغبانی با من است
که گلی تازه
در باغچه اش روییده باشد …
برچسبها: عشق, زیبایی, متن عاشقانه
من از عشق لبریزم
من از عشق لبریزم
چنان گرمم
چنان با یاد تو در خویش سرگرمم
که رفت روزها و لحظهها از خاطرم رفته است
به شور و شوق دلگرمم
چه فرقی میکند فصل بهاران یا زمستان است؟
تو را هر شب درون خواب میبینم..
و وقتی از میان کوچه میآیی
و وقتی قامتت را در زلال اشک میبینم
به خود آرام میگویم:
دوباره خواب میبینم!
دوباره وعدهی دیدارمان در خواب شب باشد
من دستههای نرگس دی ماه را در راه میچینم.
برچسبها: دوست داشتن